در دوران اوج DS و 3DS، نینتندو خود را وقف استراتژی «اقیانوس آبی» برای جذب مخاطبان گستردهتری نسبت به گیمرهای سنتی کرد. سرفصل این تلاشها بازیهایی مانند Brain Age و Big Brain Academy بودند، بازیهای پازلی که برای افراد غیربازی هدف قرار میگرفتند که نوید تمرینات ذهنی منظم برای تیز ماندن و افزایش تمرکز شما را میداد. بیش از یک دهه بعد، Big Brain Academy: Brain vs Brain خود را حول اولویت استراتژیک جدید نینتندو معرفی می کند: ویژگی های اجتماعی و رقابت. و در حالی که معماها در Brain vs. Brain مانند همیشه خوب کار می کنند، جنبه رقابتی یک تناسب ناخوشایند است که در تضاد با یک سری بازی است که همیشه دوستانه و بدون قضاوت بوده است.
جذابیت اصلی این بازی های آموزشی مغز همیشه این بوده است که مسابقه خود را اجرا کنید. انجام تمرینات روزانه با دکتر لوب خیالی آکادمی بزرگ مغز به شما امکان می دهد تا پیشرفت آهسته و پیوسته را در حین تقویت هوش ذهنی خود مشاهده کنید. در بازیهای قبلی، در طول یک هفته یا یک ماه یا حتی چند ماه، پیشرفتها ثابتتر میشد و میتوانستید خود را باهوشتر یا حداقل در این مهارتهای گیمیفیشده بهتر ببینید. Brain vs Brain حول محور رقابت است و احساس میکند کمی کمتر به آن نزدیک میشود.
این بدان معنا نیست که خود بازی شما را شرمنده می کند. دکتر لوب مثل همیشه مثبت و دلگرم کننده است، همیشه نقاط ضعف را با عباراتی ملایم می پوشاند و شما را تشویق می کند که زمان بیشتری را صرف تمرین در زمینه هایی کنید که در آن برتری نداشتید. اما وقتی یک بازی پازل ظاهراً در مورد اندازهگیری هوش ایجاد میکنید، و سپس یک بازیکن را در مقابل دوستان و مخاطبان بازی در سراسر جهان قرار میدهید، زمینه مناسبی برای ایجاد شک و تردید در خود خواهد بود.
آکادمی بزرگ مغز: مغز در مقابل مغز شایستگی شما را در پنج دسته می سنجد – شناسایی، به خاطر سپردن، تجزیه و تحلیل، محاسبه و تجسم – که هر کدام شامل چهار تمرین است. خطوط بین آن دسته ها می تواند مبهم باشد. بازی Shadow Shift، که شما را مجبور به انتخاب اشکال شبحشده میکند، در دسته Visualize گروهبندی میشود که بهعنوان مثال به راحتی میتواند در Identify قرار بگیرد. هر تمرین با تکمیل مراحل آن بر روی یک تایمر، دشواری را افزایش می دهد و عناصر و پیچیدگی های بیشتری را به آن عناصر اضافه می کند. تا زمانی که به چند رتبه برتر برسید، ممکن است لازم باشد چند لحظه بنشینید و فکر کنید. برخی از تمرینها، حداقل در چند ثانیه پایانی که در ساعت باقی میمانند، کاملاً غیرقابل درک میشوند.
گزینههای تکنفره شما به Practice، یک حالت Super Practice قابل باز شدن که تمرینها را در سطح دشواری بالاتری شروع میکند، و عملکرد تست جامع محدود میشود. هدف از این تست، نشان دادن استعداد شما در هر پنج دسته با ارائه یک به یک به آنها است، و در نتیجه نمودار عنکبوت پنج ضلعی شکل با سنبله های تیزتر در زمینه هایی که در آن برتری داشتید ایجاد می شود. ایده این است که تجسم آسانی از جایی که بهترین کار را انجام می دهید و جایی که می توانید پیشرفت کنید ارائه دهید، و این کار را به خوبی انجام می دهد. زمانی که من برای اولین بار شروع کردم، به شدت نسبت به Memorize و دور از Compute، که با درک خودم از نقاط قوت و ضعف من همخوانی داشت، بودم. پس از مدتی تمرین، نمودار را تقریباً متقارنتر ساختم، که در نهایت هدف این است – بررسی نقاط ضعیفتر تا در بین رشتهها تعادل خوبی داشته باشید.
گفته می شود، این یک علم دقیق نیست. تابع Test یکی از تمرینهای هر دسته را بهطور تصادفی میکشد، و بعد از تمرین هنوز تمرینهایی وجود داشت که من به خوبی با آنها ارتباط برقرار نکردم. حتی در دستهای که با آن احساس راحتی میکردم، به ناچار تمرینی وجود داشت که با آن مشکل داشتم. اگر یکی از این تمرینهای ضعیفتر اتفاقی میافتاد که در حین آزمون مطرح میشد، کل نمرهام را از دست میداد و آزمون یک شستشو بود. به طور مشابه، برخی از بازیها به ویژه در سوزاندن ساعت شما وحشیانه عمل میکنند، که میتواند بر امتیاز شما تأثیر بگذارد. سطوح بالاتر «فوکوس سریع»، بازیای که به آرامی تصویری را برای شما آشکار میکند، آنقدر طول میکشد تا هر چیزی را که حتی بهطور بالقوه قابل تشخیص است آشکار کند که تماشای گذر زمان دیوانهکننده باشد.
میتوانید با انجام یک رویداد در یک زمان، این مهارتها را در حالت تمرین تقویت کنید. این کمک کرد، اما گاهی اوقات از اینکه تایمر به طور ناگهانی دوشاخه یک تمرین را میکشد، ناامید میشوم. برخی از تمرینهای پیشرفتهتر زمان بیشتری را برای فکر کردن میطلبد، و زمانی که به یک تمرین رسیدم، زمان کافی برای سرمایهگذاری روی آنها قبل از پایان ناگهانی آن ندارم. به عنوان مثال، پازلهای Get In Shape، آیا میخواهید اشکال پیچیدهتر را از قطعات کوچک بسازید، و من دوست داشتم این فرصت را داشته باشم که برخی از پازلهای پیشرفته را با سرعت خودم انجام دهم. در آن لحظات احساس نمیکردم که واقعاً در حال ساختن مهارتهایم هستم. در عوض، من فقط مسابقه می دادم تا به خودم زمان بدهم تا حتی برای ایجاد مهارت های پیشرفته تر تلاش کنم. Super Practice با شروع شما در سطح دشواری بالاتر کمک می کند، که همچنین کسب امتیازات بالاتر را آسان تر می کند.
حالت رقابتی اصلی در منوی سولو، Ghost Clash است که شما را در مقابل نسخههای ارواح دوستانتان، پروفایلهای دیگر در همان سوئیچ یا افراد غریبه در سراسر جهان قرار میدهد. پایان دادن به تمرین ابتدا امتیاز بیشتری به شما می دهد و نفر اول تا 100 امتیاز برنده درگیری است. این یک رقابت کاملاً رودررو نیست، اما اثر اساسی را به خوبی بازتولید می کند. روش دیگری برای رقابت با دوستان، بررسی رتبه شما است که نمرات انفرادی شما را هم در آزمون و هم در هر تمرین فردی نشان می دهد. حالت مهمانی محلی به شما امکان میدهد با بازیکنان دیگر رقابت کنید و شامل برخی ویژگیهای تساوی مناسب مانند «حالت Sprout» ویژه بازیکنان جوانتر است. با این حال، بسیاری از بازیها به مهارتهای اساسی ریاضی نیاز دارند، بنابراین بچههای خیلی کوچک احتمالاً گم میشوند. در کل به نظر میرسد که حالتهای رقابتی حضوری با هدف هموار کردن زمین بازی به گونهای هستند که حالتهای آنلاین اینطور نیستند.
یکی از عناصر عجیب و غریب در این مورد استفاده از کنترلهای لمسی در مقابل کنترلکنندههای سنتی است. Big Brain Academy ریشه در Nintendo DS دارد که با یک قلم اختصاصی عرضه شد. Brain vs. Brain این عنصر را حفظ می کند و به شما امکان می دهد از کنترل های لمسی استفاده کنید، و در تجربه من به نظر می رسد که در واقع یک مزیت رقابتی بزرگ نسبت به یک کنترلر است. اما سوئیچ هرگز به عنوان یک دستگاه صفحه نمایش لمسی کاملاً طبیعی به نظر نمی رسد، هم به دلیل شکل مستطیلی آن و هم به دلیل عدم ارائه قلم مخصوص به خود. به علاوه، داشتن یک بازی رقابتی که در آن بازیکنان دستی دارای چنین مزیت رقابتی عظیمی بر اساس طرح کنترل لمسی هستند، عجیب است.

گالری
پاداش شما در تمام حالت های تک نفره، سکه است، که گزینه های لباس را برای هر 10 سکه جمع آوری می کند. رویدادهای طولانیتر مانند یک تست کامل یا رقابت در همه دستهها در Ghost Clash، سکههای بیشتری برای شما به ارمغان میآورد، اما پیشرفت همچنان کند است و برای باز کردن قفل همه چیز نیاز به یک رژیم بازی منظم دارد. مانند سایر بازیهای تمرین مغز، بدیهی است که این یک عادت روزانه است. گزینههای لباس به خودی خود قانعکننده نیستند، اما با دیدن آواتارم که در کلاه آهو و جلیقهای شیک پوشیده بود، لبخند کوچکی زدم.
هرگز برای من کاملاً مشخص نبود که آیا بازیهای تمرین مغز مانند Brain Age و Big Brain Academy واقعاً مغز شما را تمرین میدهند یا صرفاً مهارتهای شما را در این تمرینهای خاص بهبود میبخشند. نکته مهم این بازی ها ممکن است این باشد که در واقع تمایز واضحی بین باهوش تر شدن و کسب تجربه وجود ندارد. بیشتر اوقات فقط باید به یاد می آوردم که سرعتم را کم کنم و با احتیاط به تمرینات نزدیک شوم تا امتیازم را بهبود بخشم، که مانند یک درس صبر و تمرکز به اندازه توانایی محاسبه یا تجزیه و تحلیل روی یک سکه است.
Big Brain Academy، و کل زیر ژانر آموزش مغز بازیهای پازل، هرگز به اندازهای که ادعا میشد از نظر پزشکی دقیق نبودند. اما آنها همیشه در مورد تحقق خودسازی بودند، نه لاف زدن. Big Brain Academy: Brain vs Brain، به لطف قلاب های رقابتی جدیدش، کمی درشت تر به نظر می رسد. هنوز هم در دوزهای کوچک بسیار سرگرم کننده است، و تمرینات به خوبی ساخته شده اند و در بیشتر موارد به خوبی افزایش می یابند. فقط آن را خیلی جدی نگیرید، و هر آنچه که تابلوی امتیازات می گویند، به یاد داشته باشید که مسابقه خود را اجرا کنید.